بیوگرافی مهدی سلوکی بازیگر و همسرش نقش محمد ستایش 3

بیوگرافی مهدی سلوکی بازیگر خوشگل مرد ایرانی نقش محمد در سریال ستایش به همراه عکس های اینستاگرام در کنار همسرش و زندگی خصوصی او را در این مطلب از سایت ایران پاتوق بخوانید و مشاهده فرمایید.

بیوگرافی کامل مهدی سلوکی

مهدی سلوکی در تاریخ 14 خرداد در سال 1361 در اصفهان به دنیا آمد. در هنرستان رشتۀ گرافیک را برگزید و در همین مقطع بود که جذب کار تلویزیونی شد. وی در سال 79 دیپلم خود را از هنرستان مالک اشتر تهران دریافت کرد. او برادر کوچکتر محمد سلوکی مجری تلویزیون می باشد. مهدی سلوکی با برنامۀ تلویزیونی نیم رخ وارد تلویزیون شد و با سریان نرگس به شهرت رسید. درسن 32 سالگی بالاخره تصمیم گرفت متأهل شود.

خانواده و ماجرای مدرسه رفتن مهدی سلوکی

مادر او اصالتاً اراکی است. فرزند اول خانواده ،محمد، در اسفند ماه سال 58 به دنیا آمد. وی مجری است. خانوادۀ سلوکی ها، اصیل، متعصب و مذهبی هستند. پدر و مادر مهدی سلوکی هر دو تحصیل کرده و اهل فرهنگ و هنر بودند. در مدرسه همیشه ناظم ها و معلم ها از دست مهدی شاکی بودند؛ و هر روز یک جای بدنش درد می کرد تا اجازه بگیرد و به منزل برود. دیگر همه دستش را خوانده بودند. اما مهدی آن قدر طبیعی نقش را بازی می کرد که اصلاً جرقۀ بازیگر شدنش هم توسط یکی از معلمان زده شد و روزی به او گفت: “تو بهتر است بروی هنرپیشه شوی.”

ازدواج و همسر مهدی سلوکی

مهدی سلوک راجع به داستان ازدواجش می گوید: “بحث ازدواج من شاید مهم ترین حاشیه ای باشد که در مطبوعات شنیدم. من نزدیک به شش هفت سال و شاید هم بیشتر است که با هیچ مجله و یا روزنامه ای مصاحبه نکرده ام. ولی نمی دانم چرا روی این موضوع بعضی از مطبوعات آنقدر زوم کردند. من ازدواج نکردم ولی عاشق شدم و این عشقم را گفتم و پشیمان شده ام که گفتم. نسل ما خیلی کمتر تن به ازدواج می دهند؛ شاید به این خاطر باشد که مسئولیت پذیری در این برهه از زمان خیلی سخت شده و کسب درآمد از آن هم سخت تر. الان جوان های ما دغدغه شان آینده است و رسیدن به آرزوها با این شرایط سخت برایشان غیرقابل تصور شده؛ طوری که ترجیح می دهند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند تا این که مسئولیت یک آدم دیگر را نیز قبول کنند. دروغ خیلی زیاد شده، در نتیجه اعتماد به هم خیلی کم شده و همه این ها به هم ارتباط پیدا کرده. از دیگر مشکلات ازدواج نسل ما سخت گیری خانواده است. اما گاهی این سخت گیری منطقی است. یک نکته که خیلی دوست دارم به جوان ها بگویم این است که سراغ هیچ کاری نروند ولی اگر رفتند، آن را تا آخر ادامه دهند. چون همیشه وقتی آدم از دور به آرزویش نگاه کند، یک مقدار آن آرزو دست نیافتنی می شود. اما اگر خود ما همین الان به خودمان، جایی که هستیم و چیزهایی که داریم نگاه کنیم، می بینیم اینجا و چیزهایی که داریم همان هایی است که آرزویش را داشته ایم؛ ولی چون به مرور زمان طمع و توقعمان زیاد شده، به این فکر نمی کنیم که این ها آرزوی چندسال قبل ماست.”

کودکی و نقاشی کردن او

مهدی سلوکی از کودکی نقاش قابلی بود تا جایی که نزدیکانش وقتی می خواستند در هنر برای او آینده ای تصور کنند، او را در جایگاه یک نقاش حرفه ای و مشهور می دیدند. عشق به نقاشی باعث شد او پس از دورۀ راهنمایی قید دبیرستان و خلبانی و پزشکی را زده و وارد هنرستان گرافیک شود.

ماجرای بازیگری و هنر اول مهدی

زمانی که ماجرای بازیگر شدنش پیش آمد، هنوز نقاشی هنر اول مهدی بود و تا قبل از پخش مجموعۀ نرگس، مهدی نیز در تمام مصاحبه هایش رسماً می گفت که بازیگری نه شغل اول اوست و نه عشق و هنر اول. و همیشه تأکید داشت که نقاشی را ترجیح می دهد. اما امروز دیگر چنین نیست.

مهدی سلوکی در میان سایر هنرها به خطاطی هم مسلط است. اصلاً خط خوش در خانوادۀ سلوکی ها ارثی است و پدر و برادرش هم بسیار خوش خط هستند.

دوران کودکی او مثل بقیۀ پسر بچه ها به شیطنت گذشت. در مجتمع مسکونی پایگاه هشتم شکاری، مهدی اغلب اوقات با همراهی برادرش مشغول بازی های کودکانه بود.

تحصیلات او از دبستان تا دانشگاه

مهرماه سال 67، مهدی سلوکی به کلاس اول رفت. از آن جا که محمد در کلاس پنجم همان دبستان درس می خواند، دیگر بچه های مدرسه حریف شیطنت های او نمی شدند. مهدی بسیار باهوش و با استعداد و پرحافظه بود. اما به خاطر همان شیطنت ها فرصت کم تری برای درس خواندن می گذاشت و همیشه شب امتحان برای نمره زحمت می کشید. برادرش هم به او کمک می کرد و این روال در دوران راهنمایی هم ادامه داشت تا این که وارد دبیرستان شد. مهدی سلوکی هنرستان و رشتۀ گرافیک را برگزید درحالی که در کودکی خود و خانواده اش آرزوی خلبانی و پزشکی و مهندسی داشتند.

وی در هنرستان مالک اشتر تهران درس خواند و در همین مقطع بود که جذب کار هنری و تلویزیونی شد تا آن قدر سرش شلوغ شود که دیگر زیاد به درس ها نرسد. البته مسیر آینده اش را هم انتخاب کرده بود و گرافیک دیگر به کارش نمی آمد. وی سال 79 دیپلم گرافیکش را گرفت و دیگر تمام وقت روی کار هنری و حرفه ای زوم کرد و انرژی گذاشت. آقای بازیگر پس از پایان دورۀ خدمت سربازی و در شرایطی که چند مجموعه بازی کرد و چند برنامه را به عنوان مجری در کارنامه داشت، احساس کرد که باید در دانشگاه شرکت کند؛ به همین دلیل برای کنکور خواند و در رشتۀ بازیگری دانشگاه آزاد اراک قبول شد. منتها حجم بالای کار و کمبود وقت، اجازه نداد او تا لیسانس پیش برود.

علاقه به مجریگری و برادرش محمد

آقای سلوکی می گوید: “خیلی دوست دارم استعداد خوب محمد را در مجریگری داشته باشم تا من هم بتوانم یک مجری خوب در تلویزیون باشم. ولی محمد برای من تک است و هیچ وقت نمی توانم محمد باشم.”

بازی در سریال ستایش

وی دربارۀ نقشش در سریال ستایش می گوید: “محمد همیشه کارهای من را نگاه می کند و همیشه هم به نقدهایی که به من می کند توجه دارم ولی از بازی من در سریال ستایش خیلی راضی بود و هیچ نقدی در مورد آن نداشت. و همیشه به من می گفت، «ما در خانه خواهر نداریم ولی تو آن قدر خوب بازی کردی که هر کسی نداند فکر می کند در خانواده چند تا خواهر داری که این طور خوب نقشت را بازی کردی!» من از بازیم خیلی راضی هستم چون واقعاً بعضی از سکانس ها خیلی طبیعی و بدون کات انجام شده بود؛ و فکر می کنم بینندگان هم این موضوع را متوجه شده باشند. یک سکانس بود که باید از خواهرم خداحافظی می کردم؛ قرار نبود گریه کنم ولی باورتان نمی شود وقتی که گریه گرفت، تمامی عوامل با من همراه شدند. خیلی صحنۀ جالبی هم شد و بهترین خاطرۀ من در این سریال می باشد.”

ماجرای حج رفتن مهدی سلوکی

مهدی سلوکی به حج رفته و می گوید: “رفتم حج فقط به خاطر خدای خودم نه این که بخواهم کسی مرا حاجی صدا کند. چقدر این سفر دوست داشتنی زود گذشت. لحظه لحظه های سفرم خاطره بود. باورم نمی شد که خدا من را طلبیده. این سفر را هیچ گاه فراموش نمی کنم. امیدوارم این سفر قسمت تمامی مردم ایران شود.”

عشق به سرعت و عاشق رانندگی

رانندگی پشت فرمان اتومبیل به همان اندازه که برای مهدی جذابیت تفریحی دارد، برای خانواده و دوست دارانش نگران کننده است. چون او عاشق سرعت بوده و در زندگی خصوصی هم معمولاً با سرعت تصمیم گرفته و عمل می کند.  البته مهدی رانندۀ ماهر و باتجربه ای است.

طرفدار کدام تیم فوتبال در ایران و خارج

مهدی سلوکی عاشق پرسپولیس و رئال مادرید است. از بازی برزیل هم خوشش می آید. وی بهترین فوتبالیست های تاریخ ایران و جهان را احمدرضا عابدزاده و مارادونا می داند. بهترین دوست ورزشی اش علی انصاریان است. بهترین شهر ایران را شیراز و بهترین مقصد برای سفر را شمال می داند. بهترین رنگ هم از نظر او قرمز است.

شخصیت واقعی مهدی سلوکی

مهدی سلوکی می گوید: “چیزی در دلم نگه نمی دارم. من عموماً به دلیل شخصیتم منتظر آرزوهایم یا منتظر چیزی که می خواهم نمی شوم. من دوست دارم با مسائل مواجه شوم. مثلاً قبول کردن نقش یک سریال. من هیچ وقت آرزو نداشتم که بازیگر شوم. ولی وقتی وارد بازیگری شدم، دیدم دوست دارم. به شدت این راه را ادامه دادم و بعد این علاقه راه درست را پیش گرفت. در کل آدمی نیستم که چیزی را در دل خودم نگه دارم. همیشه حرفم را می زنم؛ حالا چه در رابطه با مشکلات زندگی باشد، چه در مورد مشورت با دیگران. کم سن تر که بودم آنقدر کنجکاو بودم که همیشه پدر و مادرم مجبور بودند به سؤالات مختلف من جواب دهند و می دانستند که نمی توانند بعضی از سؤال های من را بی جواب بگذارند. و این طور بزرگ شده ام که هیچ وقت هیچ چیز را در خودم نگه نداشتم. اگر عاشق شدم، رفتم و گفتم. یا اگر نسبت به چیزی عشق نداشتم باز هم گفتم.”

فیلم های بازیگری مهدی سلوکی

• پاشنه بلند ۲ (۱۳۹۴)
• صفر (۱۳۹۳)
• سگ‌های پوشالی (۱۳۹۲)
• دنیای پر امید (۱۳۹۱)
• زادبوم (۱۳۸۷)
• کریستال (۱۳۸۷)
• احضارشدگان (۱۳۸۶)
• سرگیجه (۱۳۸۵)

سریال های مهدی سلوکی

• ستایش۳ (۱۳۹۸) شبکه ۳
• بوی باران (١٣٩۶ محمود معظمی) – شبکه ١
• از یادها رفته (۱۳۹۶ بهرام بهرامیان) – شبکه ۱
• آرام می‌گیریم (۱۳۹۵ روح‌الله سهرابی) – شبکه ۲
• مرز خوشبختی (۱۳۹۵ حسین سهیلی‌زاده) – شبکه ۲
• مهر طوبی (۱۳۹۴ سیدمجید موسویان) شبکه ۳
• خوب بد زشت (۱۳۹۳ منوچهر هادی)
• آخرین بازی (۱۳۹۳ حسین سهیلی زاده)
• پروانه (۱۳۹۱ جلیل سامان)
• راستش را بگو (۱۳۹۱ محمدرضا آهنج)
• سایه روشن (۱۳۹۰ آرش معیریان)
• پنج کیلومتر تا بهشت (۱۳۹۰ علیرضا افخمی)
• ستایش (فصل اول، دوم و سوم) (۹۸–۱۳۸۹ سعید سلطانی)
• پنجمین خورشید (۱۳۸۸ علیرضا افخمی)
• نرگس (۱۳۸۵ سیروس مقدم)
• ما چند نفر (۱۳۸۵)
• باجناغ‌ها (۱۳۸۴)
• تب سرد (۸۳–۱۳۸۲ علیرضا افخمی)
• روشنایی دشت (۱۳۸۱–۱۳۸۰)
• چراغ‌های خاموش (۱۳۸۰ کاظم بلوچی)
• بوی غریب پاییز
• غریبانه (۱۳۸۳ قاسم جعفری)